داشتن یک رابطه عاطفی سالم با همسر کار ساده ای نیست و شاید شما رفتارهایی از خود نشان دهید که به خیال تان برای رابطه عاطفی مفیدند اما واقعیت چیز دیگری است. بعضی از ما کارهای زیرپوستی انجام می دهیم که در دراز مدت، رابطه را ویران خواهند کرد. به گزارش «برترین ها»، اگر شما هم دوست دارید بدانید این رفتارها کدامند، در ادامه مطلب با ما همراه باشید.
1- کوتاه آمدن های مدام
سازش و توافق لازمه یک رابطه عاطفی سالم است اما بدین معنی نیست که شما همیشه از خواسته ها و علاقه مندی هایتان به خاطر طرف مقابل بگذرید. اگر شما نیازهای خود را همیشه نادیده بگیرید، در واقع به خودتان خیانت کرده اید. بنابراین گاهی لازم است خواسته های خود را به شریک زندگی تان ترجیح دهید و حداقل درباره آن ها با هم به گفت و گو بنشینید.
2- به اشتراک گذاشتن جزئیات رابطه در شبکه های اجتماعی
رابطه عاطفی شما جزئی از زندگی شخصی تان است بنابراین ومی ندارد آن را با دیگران به اشتراک بگذارید. اگر شما هر لحظه زندگی مشترک تان را در شبکه هایی چون فیسبوک، اینستاگرام و. به اشتراک بگذارید، در واقع هیچ رابطه شخصی با شریک زندگی تان نخواهید داشت که دیگران از آن بی خبر باشند بنابراین زندگی خصوصی خود را برای خودتان نگه دارید تا ثبات بیشتری بیابد.
3- تلاش برای تغییر طرف مقابل
بیشتر ما این اجازه را به خودمان می دهیم که در سبک زندگی و رفتار شریک زندگی مان دخالت کنیم و اگر چیزی به میل ما نباشد، آن را تغییر دهیم. تصور می کنیم طرف مقابل باید قهرمان زندگی ما باشد و آن طور که ما می خواهیم رفتار کند، در حالی که این غیر ممکن است. جز برخی از رفتارهایی که برای رابطه عاطفی مخرب اند، شما نباید برای تغییر دادن شخصیت شریک زندگی تان تلاش کنید بلکه احترام گذاشتن به او و طرز فکرش از ضروریات رابطه است.
4- به او بیش از خود توجه کردن
واضح است که شما باید شریک زندگی تان را در اولویت قرار دهید اما نباید در این کار افراط کنید بدین معنی که خود و نیازهایتان را نادیده بگیرید و تنها به او توجه کنید. شما باید در هر زمینه ای تعادل را حفظ کنید، در غیر این صورت مانند برده ای خواهید شد که هیچ اراده ای از خود ندارد. بنابراین قبل از هر کسی به خودتان، سلامت روان و جسم تان اهمیت دهید تا بتوانید فرد بهتری برای شریک زندگی تان باشید.
5- بحث نکردن درباره ناراحتی ها
نکاتی درباره خود واقعی، خود ایده آل و تاثیر این 2 بر داشتن ازدواج موفق
در تعریف خود واقعی می توان گفت تصور واقعی ما از خودمان است. چیزی که الان هستیم و حاصل تجربه ها و رویداد های زندگی ماست. خود واقعی شامل تمامی نقاط قوت و ضعف فعلی ماست. به طور مثال، من دختری 25 ساله با تحصیلات دیپلم، کارمند، دارای قد 150، مهربان، ناتوان در «نه گفتن»، مستعد افسردگی و مشتاق برای کمک به دیگران هستم. این ها مجموعه ای از ویژگی ها و صفاتی است که در من وجود دارد. چه آن ها را دوست داشته باشم، چه نداشته باشم.
توصیه هایی برای شناخت خود واقعی مان
برای شناختن خود واقعی مان می توانیم از مهارت های خودآگاهی کمک بگیریم. می توانیم از دوستان نزدیک و آشنایان بخواهیم ما را توصیف کنند و به صفات مشترکی که بیان
می کنند، فکر کنیم. مهارت خود آگاهی، مهارت مهمی است و همان طور که از اسمش پیداست به ما کمک می کند خود را بهتر بشناسیم و در ادامه آن، به شناخت از دیگران برسیم و بتوانیم ارتباط سالمی با اطرافیان خود برقرار کنیم. برای شناخت خود واقعی تان می توانید:
* به نقاط قوت خود بیندیشید و آن ها را یادداشت کنید.
* به ضعف های خود بیندیشید و آن ها را یادداشت کنید.
* مهم ترین ایراد خود را یادداشت کنید و در پی اصلاح آن باشید.
* مهم ترین نقطه قوت خود را یادداشت کنید.
* کدام ویژگی خود را مایل نیستید دیگران ببینند؟ چرا؟
* چه ویژگی هایی را پنهان می کنید و از این کار چه هدفی دارید؟
* از زندگی چه انتظاراتی دارید؟
فکر کردن به این سوالات به شما کمک می کند خودتان را بهتر بشناسید.
خود ایده آل چیست؟
اما ما خود دیگری هم داریم که آن را خود ایده آل می نامیم. آیا تا به حال پیش نیامده تصور کنید در یک دانشگاه تراز اول جهان پذیرفته شده اید؟ آیا تا به حال رویای دریافت یک مدال طلا در المپیک را نداشته اید؟ آیا تا به حال خود را صاحب یک پنت هاوس در بهترین نقطه دنیا تصور نکرده اید؟ یا این که دوست داشته باشید ترفیع رتبه بگیرید و پیشرفت کنید، حرفه ای شوید یا یک قهرمان، سوپر مدل
اطلاعات ارائه شده توسط شما ناقص است بنابراین نمی توان با اطمینان درباره مسئله مطرح شده، نتیجه گیری کرد. اگر درباره این که شوهرتان برای بی علاقگی خانواده تان به خودش دلیلی هم دارد یا نه توضیح می دادید، توصیه های دقیق تری قابل ارائه بود. البته شما از عبارت احترام گذاشتن برای رفتار خانواده تان با همسرتان استفاده کردید که ااما معنای دوست داشتن ندارد. با توجه به این که یک سال از ازدواج و ارتباط شوهرتان با خانواده تان می گذرد، تا حدودی طبیعی است که هنوز در ارتباطات، احترام بر صمیمیت تقدم داشته باشد. با این حال و چنان چه فرض کنیم همان طور که گفته اید خانواده تان رابطه خوبی با دامادشان دارند، موضوع قابل بررسی است.
سپر دفاعی شوهرتان
مطابق نظریه های شخصیت شناسی در علم روان شناسی، افرادی وجود دارند که محبت و احترام دیگران را درباره خود باور ندارند. این افراد با بی اعتمادی به رابطه ها نگاه می کنند و بیشتر به دنبال یافتن دلیلی برای نقض رفتارهای مثبت دیگرانند. چنین واکنشی بیشتر از این که موجب صمیمیت و نزدیکی شود، فاصله و مانعی برای رابطه به وجود می آورد و در واقع یک سپر دفاعی است. دفاع در برابر ترس از نزدیکی و صمیمیت با دیگران و نیز ناشایسته دانستن خود برای محبت و احترام و توجه دیگران و همه این ها می تواند ناشی ازخود کم بینی، ناامنی و اعتماد به نفس پایین باشد.
بروز خشم به شیوه ای ناکارآمد
البته می توان این احتمال را هم درنظر گرفت که این گونه واکنش ها به نوعی بروز خشم و ناراحتی غیر مستقیم و سرکوب شده باشد که علت آن را هم می توان در رخدادهای مسیر رشد یا دراتفاقات اخیر به طور مثال مشکلات ازدواج و. جست و جو کرد ولی به هرحال شیوه ای ناکارآمد و انحرافی برای بیان ناراحتی ها و خشم است.
به مشاور مراجعه کنید
این ها که گفته شد احتمالات است و البته دلایل دیگری هم می تواند وجود داشته باشد. سخن آخر این که برای بررسی دقیق تر موضوع و نیز حل آن، لازم است حضوری به یک متخصص روان شناس مراجعه کنید تا چنان چه مشکل از همسر یا خانواده تان بود به صورت حرفه ای حل و فصل شود.
منیژه مسگری کارشناس ارشد مشاوره خانواده
خانم گرامی، تمام پدر و مادرها با نیت خیر، دل شان می خواهد فرزندان سالم و برومندی داشته باشند و در آرزوی سعادت و خوشبختی آنان هستند. از سوی دیگر نوجوانان و جوانان از محبت های بیش از اندازه و دلسوزی های مداوم والدین خود ناراحت اند و می خواهند بزرگ و بالغ و خودکفا باشند. با این حال، یک سوال مهم از شما دارم. از کجا مطمئن هستید که مادرتان دوست تان ندارد؟ آیا خود ایشان این را گفته یا استنباط شما از رفتار مادرتان این است؟ به طور مثال چون فکر می کنید بین شما و برادران تان فرق می گذارد، این سوگیری و پیش فرض تبعیض در ذهن تان شکل گرفته و باعث شده فکر کنید علاقه ای به شما ندارد. توجه داشته باشید اگر این گونه بود از شما دوری می کرد نه این که به گفته خودتان به شما وابسته باشد.
نویسنده : منیژه مسگری کارشناس ارشد مشاوره خانواده
تاب آوری چیست؟
درباره این سایت